غفوریفرد دچار فراموشی شده است
محمد مایلی کهن
سرمربی سابق تیم ملی میگوید با وضعیتی که تیم ملی در دو بازی گذشته برابر مالدیو داشت، حتی باید برای صعود به مرحله دوم گروهی هشدارهای لازم داده شود. مایلیکهن به رفتار محمد پروین معترض است و میگوید پروین بزرگ باید به پروین کوچک بگوید که حفظ حرمت پیشکسوت واجب است. او همچنین درباره معرفی یک فرد غیر ورزشی برای حضور در راس وزارت ورزش و جوانان انتقاد کرد
محمد مایلی کهن درباره مسایل مختلفی صحبت کرد. او به برگزاری جلسه رای اعتماد وزیر پیشنهادی دولت اشاره کرد و در ادامه مصاحبهاش پیرامون محورهای مختلفی صحبت کرد.
* قرار است پس از این که نمایندگان مجلس به سجادی اعتماد نکردند، سهشنبه مراسم رای اعتماد عباسی برگزار شود. اول می خواهم این سوال را بپرسم که شما با تشکیل وزارت ورزش و جوانان موافق بودید یا خیر؟
من معتقدم که ادغام دو سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی تصمیمی کاملا سیاسی بود، کما این که شما دیدید نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفتند که میخواهند یک نفر را پاسخگو کنند و بتوانند وزیر را استیضاح کنند. آنها با این دیدگاه حکم به تشکیل ورزاتخانه ای دادند که قریب به اتفاق کارشناسان معتقد بودند که کار درستی نیست. حال که این اتفاق افتاده میتوان قانون را تغییر داد که شدنی است و اگر انجام گیرد، بهتر است. از طرفی دو سازمان پر مخاطب ادغام شدند، یکی سازمان تربیت بدنی با این همه مخاطب و دیگری سازمان ملی جوانان که قشر عظیمی را در بر میگیرد که این ادغام قطعا مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.
* به هر حال این تصمیمی است که گرفته شده و دولت هم وزیر پیشنهادیاش را معرفی کرده است. غفوری فرد رییس سابق سازمان تربیت بدنی که اتفاقا اکنون نماینده مجلس است، اخیرا مصاحبهای انجام داده و گفته دلیلی ندارد وزیر ورزش حتما از بدنه ورزش باشد. این در حالی است که میدانیم خواست جامعه ورزش حضور یک فرد ورزشی در راس وزارت ورزش و جوانان است و با توجه به این خواست رییس جمهور سجادی را به مجلس معرفی کرد.
من به عنوان کسی که 31 ـ 32 سال در سازمان تربیت بدنی بودم و تحصیلات آکادمیک داشتهام، همواره آرزویم حضور یک نفر متخصص و تحصیل کرده در راس سازمان ورزش بوده است. این در واقع خواست اکثر جامعه ورزش است. حالا این که غفوری فرد چنین مصاحبهای کرده و گفته کسی که سکاندار ورزش میشود حتما نباید از ورزشیها باشد، جای تعجب دارد. اگر این طور است، آقای غفوری فرد که در مجلس حضور دارد و میتواند قانونگذاری کند، بیاید قانونی را تصویب کند که رشته تربیت بدنی حذف شود. این همه دانشکده تربیت بدنی در کشور فعال است، پس اگر آقای غفوری فرد چنین نظری دارد، قانونی تصویب کند که این دانشگاهها تعطیل شوند. الان غفوری فر با گذشته متفاوت شده است. او ورزش را اکنون بهتر از گذشته میشناسد و این صحبتها جای تعجب دارد. من یک سوال دارم، اگر برای هدایت یک وزارتخانه نیازی نیست که یک متخصص در راس قرار گیرد، پس چه دلیل دارد که وزیر بهداشت همواره یک پزشک است؟ جالب این که او گفته یک قهرمان تنها در یک رشته تخصص دارد و نمیتواند برای اداره وزارت ورزش جامعیت داشته باشد. میخواهم از ایشان بپرسم مگر وزیر بهداشت که در تمام این سالها دکتر بوده، در تمامی رشتهها طبابت تخصص داشته است. این حرفی که ایشان زدهاند منطقی نیست. یقینا انتخاب قهرمان تحصیلکرده و نفری که از بدنه سازمان تربیت بدنی بوده بسیار بهتر از فردی است که از بیرون وارد شده. البته استثنا هم وجود دارد. در بخشی از صحبتهای غفوری فرد آمده که رابطه بسیار خوبی با هاشمی طبا داشته است. فکر میکنم ایشان به خاطر بالا رفتن سن دچار فراموشی شده است. همه میدانند که رابطه غفوری فرد با هاشمی طبا زمانی که او در سازمان تربیت بدنی بود و هاشمی طبا در کمیته ملی المپیک فعالیت میکرد، بسیار بسیار نامناسب بود. بعد از انقلاب بهترین رییس سازمان و کمیته هاشمی طبا بوده و اگر این را به نظر سنجی بگذارید به همین نتیجه میرسید. اکثر قریب به اتفاق هر آنچه در ورزش کاشته و درو شده حاصل تلاش هاشمی طبا و همکارانش از جمله فائقی بوده است. علمی کردن ورزش، ایجاد زیر ساختها با وجود بودجه کم، موفقیت در ورزش قهرمانی ، راهاندازی پایگاههای قهرمانی ، عمومی کردن ورزش و ... همه در دوران هاشمی طبا آغاز شد و او یک استثنا بود.
* در حالی شما از لزوم انتخاب یک ورزشی برای اداره وزارت ورزش و جوانان سخن به میان میآورید که رییس جمهور در مرتبه نخست حمید سجادی را معرفی کرد و نمایندگان مجلس به دلایلی که به نظر میرسد ورزشی نبود، به او رای اعتماد ندادند. به هر حال به نظر میرسد دولت هم چارهای دیگر نداشت و باید در مهلتی که مجلس داده بود، وزیر پیشنهادیش را معرفی میکرد که این انتخاب، عباسی بود.
من از عباسی هیچ شناختی ندارم و حرفی هم که میزنم کاملا کلی است. مثل همیشه عنوان میشود که عباسی انسان خوبی است. خوب بودن شرط لازم برای همه است، اما به طور کلی باید بگویم که خوب بودن شرط کافی نیست. اعتقادم این است که اگر ورزش بدون وزیر باشد، بهتر از این است که فردی غیر متخصص در راس کار باشد. ما متاسفانه در این سالها به دلیل نبود فردی متخصص لطمات زیادی در ورزش دیدهایم. این جایگاه ورزش ما نیست. استعدادهای فوق العادهای داریم که نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم.
* اما به هر حال همان طور که در سوال قبلی عنوان شد، دولت راه دیگری نداشت. وقتی نمایندگان مجلس به یک فرد ورزشی اعتماد نمی کنند و مسایلی نظیر آشنا نبودن با امور جوانان را دلیل رای ندادنشان عنوان میکنند، مگر چاره دیگری باقی میماند؟
من هم قبول دارم که عیب جای دیگری است و ما باید سیاسی کاریمان را کنار بگذاریم. به قول شما میتوانستند ایراد بگیرند که سجادی جوان است، اما میبینیم که جوانتر از سجادی در راس کار قرار دارند. یا گفتند که او اشرافی به مسایل جوانان نداشته است، ولی من میگویم عدم رای به سجادی سیاسی کاری بود و این به ورزش لطمه زد. شاید نمایندگان مجلس از این حرف من ناراحت شوند، اما هر جا که سر و صدا و تبلیغات بوده برخی نمایندگان هم ورود کردند. کما این که وقتی تیم امید حذف شد، دیدید که چه سر و صدایی به پا شد و مجلس چقدر موضع گرفت. 30 سال است که فریاد میزنم تیمهایمان را دستی دستی ضعیف نکنید و با این شرایط به بازیهای بینالمللی نفرستید. دیدید که تیم هندبال جوانان که آنقدر مظلومانه به مسابقات جهانی رفت، چطور در شرایط بسیار دشوار دوازدهم دنیا شد. این تیم مشکلات خروجی زیادی داشت و 30 تا 40 درصد تیم اصلی به مسابقات نرفت، اما چرا یک نماینده مجلس به این مساله ورود پیدا نکرد و حتی یک کلمه هم حرف نزد. حتی قبلتر از آن تیم وزنه برداری جوانان مشکلات خروجی بسیاری داشت، اما کسی از نمایندگان مجلس پیدا نشد که برای حل این مشکل اظهار نظر کند. تازه وقتی مشکل خروجی ورزشکاران حل شود، آنها با استرس زیادی روبرو میشوند. من چون اینها را لمس کردهام شرایطشان را درک میکنم. ما نمیتوانیم مشکلی به این کوچکی را حل کنیم، آنگاه هر جا سر و صدا و تبلیغات بود در آنجا پیدایمان میشود.
* جدا از این بحثها این روزها انتقادهای زیادی به عملکرد تیم ملی وارد شده است. خیلی ها معتقدند که نباید از حالا شرایط را برای کارلوس کیروش دشوار کرد. فکر میکنید درست است که بعد از مدتی کوتاه درباره عملکرد تیم ملی اظهار نظر کنیم؟
من در روز بازی با مالدیو در ورزشگاه آزادی بودم. میخواستم بعد از این بازی اظهار نظر کنم، اما گفتم نباید بعد از یک بازی حرف زد. به همین خاطر بازی دوم را هم کامل دیدم . بعد از بازی رفت محصص یک جملهای را به کار برد که برایم جای تعجب داشت. او گفت که تیم ملی مدرن بازی کرده است. برای من که سالهاست در فوتبال هستم جای تعجب داشت که رییس کمیته آموزش از کلمه «مدرن» برای عملکرد تیم ملی استفاده کرده است. در فوتبال روز دنیا برای این که عملکرد یک تیم را مورد ارزیابی قرار دهند، از متر و شاخصههایی استفاده میکنند. ما در بازی رفت فوق العاده ضعیف بازی کردیم. شاید در ابتدای بازی یکسری استرسهایی به دلیل ناشناخته بودن مالدیو وجود داشت، اما وقتی تیم ملی در دقیقه پنج به گل رسید. باید از استرس خارج میشد. تیمی که من در بازی رفت و برگشت مقابل ایران دیدم، نسبت به آن تیمی که ما در مقدماتی جام جهانی 98 با آن بازی کردیم، ضعیفتر بود و تنها کمی معدل قدی آن تیم بهتر شده بود. این تیم کاملا باز بازی میکرد. جای تعجب داشت که محصص گفت این تیم مدرن بازی کرد. مدرن بازی کردن شاخصه های مانند گردش توپ، پاس رد و بدل شده، پاس سالم و ... دارد. در بازی رفت دو گل اولمان بر روی حادثه به ثمر رسید. میخواهم بپرسم که تیم ما در آن بازی چند شوت خوب، اورلپ، اینتر لپ ، سانتر ، کار ترکیبی دو سه نفره و پاس یک و دو داشت. ما در همان بازی عملکرد خوبی نداشتیم و همان موقع من احساس خطر کردم. اما در بازی برگشت عملکردمان بسیار ضعیفتر بود. روز بازی با ماداگاسکار در ورزشگاه بودم، فکر میکنم در آن بازی عملکرد بهتری داشتیم. نمیخواهم در شرایط فعلی ایراد بگیرم اما باید بگویم اگر به کسی بر نمیخورد چیزی که در این دو بازی دیدم، این بود که تیم ملی ما از تیم یک، دو و سه سال گذشته ضعیفتر بود.
* قرعه کشی رقابتهای جام جهانی هم شب گذشته انجام شد، به نظر میرسد با توجه به شروع لیگ کادر فنی تیم ملی برای هماهنگ کردن بازیکنان کار دشواری پیش رو دارد.
به هر حال تیم ملی پیش از بازی با مالدیو یک تا 1.5 ماه در اختیار کارلوس کیروش بود و دیگر چنین فرصتهایی برای او پیش نمیآید که بتواند در این مدت زمانی تیم را در اختیار داشته باشد. راجع به کیروش صحبتی ندارم اما در مجموع، فوتبالی که تیم ملی ارائه داد، فوتبال سطح بالایی نبود. با وجود این که تیم ملی در گروه خوبی قرار گرفته اما اگر بخواهیم مانند بازی با مالدیو بازی کنیم برای صعود از این گروه هم دچار مشکل میشویم. این هشدار را میدهم و باید مراقب باشیم.
* از سهشنبه لیگ یازدهم شروع میشود، فکر میکنید چه حال و روزی بر فوتبال ایران بگذرد؟
باز هم لیگ ما تحت الشعاع یکسری مسایل قرار گرفته است. اسم پسرمان را میگذاریم رستم و بعد میترسیم صدایش کنیم. سال گذشته تنها تیمی که از قانون سقف قرار داد ضرر کرد، سایپا بود. اخیرا شنیدهام که برخی از آقایان گفتهاند که سایپا فصل گذشته 7 میلیارد تومان هزینه کرده است. این در حالی است که لیست قیمتی بازیکنان فصل قبل در اختیار من است و هر کس که بخواهد آن را نشانش میدهم. سال قبل باشگاه سایپا برای بازیکنان، کادر فنی ، کادر پزشکی، تدارکات و سرپرستی چهار میلیارد و 348 میلیون تومان هزینه کرد که اگر کسی یک ریال از این رقم را کم بگوید یا زیادش کند، دروغ گفته است. چیزی معادل حدود 200 میلیون تومان هم از انتقال شریفی نسب و مرتضی ایزدی به نفت آبادان و نفت تهران درآمدزایی داشتیم که میشود چهار میلیارد و 148 میلیون تومان. این به غیر از هزینه هتل، بلیت هواپیما، کفش و لباس است. بعضی تیمها میگویند که فصل گذشته 10 میلیارد تومان هزینه کردهاند که این هم مشخص است دروغ است. وقتی یک بازیکن این باشگاه 800 میلیون تومان گرفته و بازیکن دیگر 550 میلیون تومان، معلوم میشود که آنها بیش از 10 میلیارد تومان هزینه کردهاند. امسال می بینیم با وجود این که سازمان لیگ می خواست سفت و سخت قانون سقف قرار داد اجرا کند، شل شدن این قضیه به مشام میرسد. با این همه امیدوارم امسال لیگ بهتری داشته باشیم و این مستلزم این است که ما با کسانی که لیگ را به سمتی میبرند که نتایج واقعی نباشد، محکم برخورد کنیم. هنوز لیگ ما شروع نشده، مسایل سیاسی آغاز شده است. نمیدانم به نماینده یک استان چه ارتباطی دارد درباره بخشش یا عدم بخشش تیم استانش(باشگاه) وارد عمل شود. وظیفه یک نماینده این است که امکانات لازم را برای استانش(باشگاه) فراهم کند، اما این که تخلفی صورت گرفته و یقیقنا جریمهای دارد نباید برای بخشش آن تیم وارد عمل شد. به هر حال این کمترین جریمهای بوده که در نظر گرفته شده است و نباید با دخالت سیاسی به دنبال کاهش یا بخشش آن باشیم. اینها به اصل فوتبال ضربه میزند. سال قبل تماشاگران یک باشگاه دچار تخلف شدند و اگر قرار محکومیتی در نظر گرفته شود باید سال قبل و در بازی برابر سایپا اجرا میشد اما پارسال این اتفاق نیفتاد و قرار است امسال اجرا شود و این یعنی که تیم دیگری سود آن را میبرد. یکسری مسایل سال گذشته وجود داشت، بازیکنی که با سر به صورت یک داور کوبید و تنها یک جلسه محروم شد. اگر میخواهیم این طور ادامه دهیم، مشکلات همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
* وضعیت پرسپولیس را برای لیگ یازدهم چطور میبینید؟
قبل از این که به این سوال شما جواب بدهم، باید به مسالهای اشاره کنم. در روزنامهها مطلبی دیدم که من را آزرده کرد. همیشه بعضی آقایان بر احترام به کسوت تاکید داشتهاند، اما میبینیم گویا کسوت برای آنها به این معنا است که تنها باید همه احترام آنها را حفظ کنند و اگر آنها چیزی به آنها بگویند این به معنای شکستن کسوت نیست. متاسفانه میبینم بدترین اهانتها به حمید درخشان همبازی من میشود. می خواهم بدانم که آیا درخشان پیشکسوت نیست؟ پس چطور میشود که این طور یک پیشکسوت مورد توهین پسر پیشکسوت دیگر ما قرار میگیرد؟ چطور پیشکسوت عزیز به پسرش نمیگوید که حق نداری در مورد معلمات این طور صحبت کنی؟ این خیلی بد است و آدم را آزرده میکند. من در بسیاری از مسایل شاید با حمید درخشان زاویه داشته باشم اما نباید افتخارات او را فراموش کرد. او سالها برای تیم ملی و پرسپولیس زحمت کشیده و کاپیتان تیم ملی بوده است. تکنیکی که او در فوتبال داشت، هنوز کمتر کسی پیدا میشود که داشته باشد. پدر ایشان برای من انسان قابل احترامی است و ممکن است این حرفها با واکنشی روبرو شود اما من می گویم رفاقت من با پروین، رفاقت یک طرفه است؛ یعنی ما باید احترام بگذاریم و اگر ایشان احترام نگذاشتند، خب نگذاشتند. من همین الان هم به پروین احترام میگذارم، اما می خواهم این را بگویم خوب نیست که پسر ایشان به خودش اجازه دهد این چنین حرمت شکنی کند.
* پس از سالها شما امسال روی نیمکت نمینشینید، وضعیت پرسپولیس را چطور میبینید؟ پرسپولیس تقریبا روزهای آرامی را پشت سر گذاشت. شرایط را برای این تیم در آستانه آغاز فصل چطور میبینید.
درست است که من در حال حاضر روی نیمکت نیستم، اما ممکن است یک ماه دیگر روی نیمکت یک تیم دیگر بنشینیم، چرا که کارم مربیگری است. اما واقعیت این است که پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات هر چند اشتباهاتی داشت، اما خیلی عاقلانه رفتار کرد. بازیکنانی که جذب پرسپولیس شدند، همه ملی پوش بودند. معمارزاده، اولادی، کریمی، نصرتی ملی پوش هستند و کاظمیان هم سابقه بازی در تیم ملی را دارد. اما با وجود این که شما میگوید پرسپولیس روزهای آرامی را پشت سر گذاشت، باید بگویم شرایط پیش از مسابقات با کوران رقابتها متفاوت است. رئال مادرید فصل گذشته بازیکنان بزرگی گرفت، اما دیدید که در مسابقات به نتیجه دلخواه نرسید. تیمهای بزرگی مانند بارسلونا، رئال مادرید و منچستریونایتد در کوران مسابقات با یکسری مشکلات روبرو میشوند که میشود آنها را بحران نامید. مدیریت بحران در چنین مواقعی بسیار حیاتی است. درست است که پرسپولیس فصل را آرام شروع میکند اما باید این آرامش در طول فصل هم باقی باشد و اگر خدای ناکرده بحرانی به وجود آمد، این دیگر به مدیریت باشگاه برمیگردد که با مدیریت بحرانش تیم را به شرایط گذشته بازگرداند.
منبع: ایسنا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 26,اکتبر,2024